"همه فن حریف"
( برگرفته از کتاب “طلا در مس”)
"علی اصغــر حاجی بابــا از ســال ۱۳۵۷ کــه در کنــار فعالیت هــای تجــاری و صنعتــی خــود به عنــوان عضــو هیئت مدیــره ایــران ناســیونال درآمــد تاکنــون در مشــاغل بســیاری بــا عناویــن مختلــف فعالیــت کــرده اســت. در طــول تاریــخ افــراد زیــادی بوده انــد کــه مشــاغل فراوانــی را تجربــه کرده انــد. ایــن اتفــاق دو علــت دارد کــه یکــی روابــط اســت و دیگــری صلاحیت هــا. علی اصغــر به وضــوح مشــمول گزینــه دوم می شــود و به خاطــر صلاحیتهــا و توانمندی هایــش، در عنوان هــای شــغلی گوناگونــی فعالیــت می کنــد کــه البتــه همگــی بــا تخصــص او مرتبــط هســتند، بــرای مثــال: نایب رئیســی اتــاق بازرگانــی صنایــع و معــادن ســمنان، عضویــت در شــواری مشــورتی وزیــر صنایــع در زمــان وزارت دکتــر اسـحاق جهانگیـری، عضویـت در هیئـت نماینـدگان اتـاق بازرگانـی تهـران و ایـران به مـدت چهار دوره، عضویـت در اتـاق ایـران و بلژیـک، عضویـت در اتـاق ایـران و آلمــان، مؤســس و عضویــت در هیئت مدیــره ســندیکای صنایــع ریخته گــری ایــران، مؤســس و اولیــن رئیــس هیئت مدیــره، نایب رئیــس هیئت مدیــره و عضــو هیئت مدیــره انجمــن مدیــران صنایــع، مؤســس، رئیــس هیئت مدیــره و عضــو انجمــن صنفــی کارفرمایــان صنایــع فروآلیــاژ، مؤســس و رئیــس هیئت مدیــره صنــدوق توســعه صــادرات کالاهای صنعتــی، معدنــی و خدمــات مهندســی، عضویــت در هیئت مؤســس انجمــن صادرکننــدگان صنعتــی، معدنــی و خدمــات مهندسـی، عضویـت در انجمـن صنفـی کارخانجـات صنعـت ریخته گـری ایـران و جامعـه ریخته گـران ایـران، مدیرعاملـی شـرکت کارآفرینـان صنعـت ذوب فلزات، ریاســت هیئت مدیــره شــرکت فروســیلیس ایــران، ریاســت هیئت مدیــره شــرکت صنایــع فروآلیــاژ ایــران، عضویــت هیئت مدیــره شــرکت معدنــی همــراه تولیــد، ریاســت هیئت مدیــره شــرکت کارآفرینــان آلیاژســاز منطقــه آزاد چابهــار، ریاســت هیئت مدیــره شــرکت رزیتــان، عضویــت هیئت مدیــره شــرکتهای تــاوان ســیلیس و… کــه همگــی نشــان دهنده توانمنــدی او در عرصــه صنعــت و اقتصــاد و تأثیرگــذاری او در ایــن حــوزه اســت".
علی اصغــر حاجی بابــا در روز ۱۳خــرداد ۱۳۹۹ در ۸۹ ســالگی از دنیــا مــی رود و آنچــه از او می مانــد، ســرمایه های ارزشــمندی بــرای ایــران و ایرانیــان و نامــی نیکــو بــرای خــودش اســت. او آزادانــه بــه بهشــتی مــی رود کــه خــودش آن را اینگونــه توصیــف می کنــد: « بهشــت آنجاســت کــه آزاری نباشــد/ کســی را بــا کســی کاری نباشــد»